پرسش :

من با يك پسر در مورد احساسات مردان نسبت به زن و مسائل ازدواج صحبت مي كنم ... و خانواده نمي دونن آيا اين موزيانه است؟ فقط آره يا نه؟


شرح پرسش :
پاسخ :
احتمالا منظور از موزيانه بودن، مخفي كاري است، در اين زمينه بايد بگوييم آري مخفي كاري حساب مي شود و به طور كلي ما صحبت كردن مستقيم دختر و پسر نامحرم در مورد ازدواج بدون آگاهي خانواده را به خاطر داشتن برخي عواقب ناگوار توصيه نمي كنيم. با توجه به شرايط خاص دوران جوانى، طولانى بودن دوران تجرد غالب دانشجويان و خطرات جدى تمايلات آشكار و پنهان نفسانى، لازم است برادران و خواهران دانشجو روابط خود را از نظر كمى و كيفى دقيقاً تحت كنترل قرار دهند و در سطح ضرورت حفظ كنند. البته روابط با نامحرم تا آنجا كه به شكستن حريم احكام الهى منجر نشود اشكالى ندارد بنابراين گفتگو و نگاه‏هاى متعارف بدون ريبه اشكالى ندارد ولي مديريت سالم اين گونه روابط در دوران مجردي بسيار دشوار است. روشن است كه هر فرد خود بهتر مى‏تواند تشخيص دهد كه كجا از مرز فراتر رفته است. {/Bبَلِ اَلْإِنْسانُ عَلى‏ نَفْسِهِ بَصِيرَةٌ{w1-5w}{I75:14I}/}؛ آدمى بر نفس خود آگاه و بيناست‏»، (قيامت ، آيه 14). همچنين حتى‏الامكان لازم است در كلاس‏ها به گونه‏اى باشند كه كمترين اختلاط پديد آيد و در برخورد و گفت و گو، هنجارهاى شرعى زير رعايت شود: 1- قصد تلذذ و ريبه در كار نباشد. 2- از گفت و گوهاى تحريك كننده اخلاقى پرهيز شود. 3- از نگاه‏هاى آلوده خوددارى شود. 4- حجاب شرعى رعايت گردد. 5- دو نفر نامحرم در محيط بسته تنها نمانند.
اگر منظور از صحبت در مورد ازدواج آن است كه در صدد شناخت همديگر هستيد تا بعد از آن، در مورد ازدواج و يا عدم آن تصميم بگيريد، در اين صورت قبل از صحبت رو در روى و مستقيم، بايد در صدد كسب آگاهى‏هاى ديگر برآييد و در مرحله پايانى و تكميلى اطلاعات به گفت وگوى مستقيم اقدام كنيد. البته با حضور و قضاوت ديگران؛ چون هدف شناخت است، نه ارتباط احساسى و عاطفى. بى ترديد اگر قبل از آگاهى از اصالت خانوادگى، ميزان اعتقاد فردى و خانوادگى شناخت خصايص جسمى و روانى (سابقه‏هاى بيمارى خانوادگى و...)، به سراغ شناخت خصايص شخصيتى و فردى فرد مورد نظر برويد، در محيطى كه محبت و احساس الفت موج مى‏زند به گفت وگو بپردازيد - چه بخواهيد چه نخواهيد - به ازدواج منتهى مى‏شويد؛ چرا كه ريسمان مودت و عشق را نمى‏توان بعد از اين ارتباط و گفت وگو گسست؛ اما عشقى كور و بيگانه با تعقل و تفكر كه ثمره اى جز سردرگمى ندارد. گفت وگوى شناختى، صحبتى است كه به منظور شناخت دختر و پسر از يكديگر صورت مى‏گيرد تا بر اساس شناخت و آگاهى به دست آمده، در مورد بنا كردن يا بنانكردن زندگى مشترك تصميم گرفته شود. اين گفت وگو با رعايت شرايط زير مى‏تواند به هدف خود دست يابد؛ وگرنه در صورت تخلف نه تنها هدف خود را تامين نمى كند؛ بلكه رهزن دختر و پسر نيز خواهد شد: شرايط گفت و گوى شناختى‏ 1. در اين گفت وگو جز پيام شناختى، پيام ديگرى مبادله نمى‏شود (همانند پيام‏هاى احساسى و عاطفى) 2. محور گفت وگوها با طرح سؤالات از پيش تدارك شده تعيين‏گردد. 3. گفت وگوها از محورهاى تعيين شده تخطى نمى‏كنند. 4. موضوع گفت وگو به صورت كلى قبل از جلسه به اطلاع طرف مقابل رسانده مى‏شود. 5. مدت گفت وگوها كوتاه است. 6. برخى گفته‏ها يادداشت شده و محور تفكر بعدى و تصميم گيرى قرار مى‏گيرد. 7. در اين گفت وگو حضور فرد ثالث - كه نقش ناظر بر محتوا را داشته و نكات مبهم و مجهول را گوشزد مى‏كند - ضرورى است (يك نفر از طرف دختر و يك نفر از طرف پسر). 8. دقت شود كه محور سخن شناخت يكديگر است؛ آن هم شناخت از ميزان سواد و سطح اطلاعات يكديگر، اطلاع از نو ع نگرش همديگر، شناخت از ميزان پايبندى به ارزش‏هاى پذيرفته شده و نوع ارزش ها مورد قبول يكديگر... پس بايد بعد از جلسه به اين سخنان پاسخ داده شود. 9. از تعريف و تمجيد مكرر يكديگر - كه روحيه پرسشگر و دقت نظر را از بين مى‏برد - اجتناب شود. 10. از پاسخ‏هاى كلى و شناخت‏هاى اجمالى و ابهام آلود پرهيز گردد. 11. كل فرايند با آگاهي و زير نظر خانواده انجام گيرد.
پيامدهاي روابط افراطي دختر و پسر پيش از ازدواج
از دو منظر روانشناسانه و جامعه شناسانه مي‏توان به اين امر پرداخت.
به طور كلي روابط باز و آزاد دوجنس مخالف پيش از ازدواج، داراي آفت‏ها و آسيب‏هاي رواني و اجتماعي جبران ناپذيري است. در ذيل به چند نمونه از اين آسيب‏ها اشاره مي‏شود:
1. فقدان شناخت درست و واقع بينانه: معمولا ادّعا مي‏شود اين گونه روابط و دوستي‏ها به انگيزه ازدواج شكل مي‏گيرد، ولي با كمي دقّت فهميده مي‏شود، روح حاكم بر اين گونه دوستي‏ها، عشق‏ورزي كور است نه خردورزي. پاي خرد و عقل در ميدان عاشقي لنگ است. امام علي عليه السلام مي‏فرمايند: «حبّ الشّيء يعمي و يصمّ»، دوست داشتن چيزي انسان را كور و كر مي كند.
در حالي كه تصميم‏گيري درست در مورد ازدواج با فرد خاص، تنها با تكيه بر عقلانيّت و خردورزي ممكن است. دوستي‏هاي قبل از گزينش همسر، راه عقل را مسدود و چشم واقع بين انسان را كور مي‏سازد و اجازه نمي‏دهد تا يك تصميم صحيح و پيراسته از اشتباه گرفته شود. اين نوع انتخاب‏ها كه در فضايي آكنده از احساسات و عواطف انجام مي‏گيرد. به دليل نبود شناخت عميق و واقع‏بينانه، زندي مشترك را تلخ و آينده را تيره و تار مي‏سازد.
2. ايجاد جو بدبيني: اين گونه دوستي ها نه تنها مشكلي را براي دختران و پسران حل نمي‏كند بلكه بر مشكلات آنان مي‏افزايد.
اين گونه دوستي‏ها و روابط اگر به ازدواج بي‏انجامد پس از مدتي از شكل‏گيري زندگي جو بدبيني و سوءظن را به دنبال خواهد داشت.
پسر به خود مي‏گويد اين دختر وقتي به راحتي با من پيوند و رابطه نامشروع برقرار نمود، پس از اعتقاد و ايمان قوي برخوردار نيست. بنابر اين از كجا معلوم پيش از ارتباط با من، با فرد ديگري طرح دوستي نريخته است. از كجا معلوم كه در آينده با اين كه همسر من است با ديگري ارتباط برقرار نكند؟
دختر نيز همين تصور را نسبت به پسر دارد.
بر اين اساس اين گونه ازدواج‏ها داراي پايه واساسي سست و متزلزل است و تجربه نشان داده كه سريع منجر به طلاق و جدايي مي‏گردد.
بر اساس يك يافته پژوهشي در آمريكا، زوج‏هايي كه پيش از ازدواج با يكديگر زندگي مي‏كنند زندگي زناشويي آنها با مشكلات عديده‏اي رو به رو است و منجر به طلاق مي‏شود. به گزارش ايسنا، دكتر «كاترين كوهان»، استاد دانشگاه ايالت پنسيلوانيا گفت: طبق آخرين تحقيقات، افرادي كه پيش از ازدواج با يكديگر رابطه داشته‏اند بعد از ازدواج در حلّ مشكلات خود عاجزند، چرا كه نسبت به يكديگر بسيار بدبين هستند. كوهان گفت: طبيعت ارتباطات آزاد اين است كه زوجين چندان انگيزه‏اي براي حل درگيري‏ها و حمايت از مهارت‏هاي خود ندارند. وي افزود: به نظر مي‏رسد ارتباطات اين افراد زودتر از افرادي كه با يكديگر دوست نبوده‏اند، سرد و منجرّ به طلاق مي‏شود. وي در پايان گفت: مي‏توانم بگويم رابطه قبل از ازدواج به هيچ وجه سبب دوام زندگي زناشويي نمي‏شود
3. افت تحصيلي يا ركود علمي: اين گونه روابط باعث مي‏شود كه دو طرف تمام فكر و توجه و تمركز خود را صرف ديدارها و ملاقات‏هاي حضوري و تلفني خود بكنند و اين بزرگ‏ترين مانع براي رشد و ترقي علمي است؛ زيرا تحصيل دانش نيازمند تمركز نيروهاي فكري وروحي است.
دل‏مشغولي و اضطرابي كه در اثر اين گونه پيوندها پديد مي‏آيد بزرگ‏ترين سد راه تعالي علمي و تحصيلي است؛ لذا متصديان امور علمي مدارس و دانشگاه‏ها توصيه مي‏كنند. حتي ايام عقد و نامزدي جوانان در بحبوحه تحصيلات نباشد تا آنان بتوانند با تمركز بيشتر فكر، در ادامه دروس و امتحانات موفق شوند.
4. عدم اسقبال از تشكيل كانون خانواده: اين گونه روابط و دوستي‏ها معمولا به انگيزه تفنّن و سرگرمي شكل مي‏گيرد و در خلال آن از خود باوري و زودباوري دختران سوء استفاده مي شود. متاسفانه در بسياري موارد بين عشق و هوس تمييز داده نمي‏شود. عشق حقيقي و پاك با هوس‏هاي آلوده و زودگذر، تفاوت جوهري دارد. برخي از اين روابط كه مبتني بر هوسراني و سرگرمي است، پس از مدتي رو به سردي و افول مي‏نهد. جاذبه و دل ربايي‏ها مربوط به روزها و ماه‏هاي اول دوستي است. ولي ديري نمي‏پايد كه اين روابط عادي شده و به جدايي مي كشد. حس تنوع طلبي انسان از يك طرف و فقدان عامل بازدارنده از طرف ديگر باعث مي‏شود برخي سراغ ازدواج و تشكيل خانواده نروند جامعه‏اي كه از تشكيل كانون خانواده استقبال نكند هيچ‏گونه ضمانتي براي رشد و شكوفايي فضايل انساني در آن وجود ندارد. عمده خوبي‏ها و كمالات والاي انساني در پرتو تشكيل خانواده‏اي سالم، به فعليت مي‏رسد.
5. اضطراب، تشويش و احساس نگراني:در دوستي‏هاي موجود بين دختران و پسران، از آنجا که مقاومتي بسيار قوي از طرف پدر يا مادر يا جامعه براي ممانعت از برقراري اين دوستي‏ها وجود دارد، اين گونه دوستي‏ها با مخاطرات رواني گوناگوني از جمله اضطراب و تشويش همراه است.
وجود افکار ديگري چون احساس گناه، نگراني از تهديداتي که توسط پسر براي فاش کردن روابطش با دختر صورت مي‏گيرد، يک تعارض دروني و اضطراب مستمر را به دنبال خود دارد.
بنابر اين وجود چنين دلهره‏ها و اضطراب‏هايي که گاهي لطمه‏هاي جبران ناپذيري بر جسم و روان انسان دارد، از جمله آسيب‏هاي اين گونه روابط است.
6. محروميت از ازدواج پاك: هر انساني در سرشت و نهاد خويش به دنبال پاكي‏ها و نجابت است. دختراني كه در پي اين روابط آلوده هستند در حقيقت پشت پا به سرنوشت خود زده‏اند و اين امر باعث مي‏شود كه آن‏ها به جرم آلودگي به اين روابط شرايط ازدواج پاك را از دست بدهند. البته اين گونه روابط ناسالم حتي در ازدواج پسران نيز تاخير ايجاد شود و دختران بيش از پسران در معرض اين آسيب قرار دارند. در پايان به چند پرسش اساسي اشاره مي‏شود:
1. به نظر شما يك رابطه و پيوند مطلوب چه ويژگي‏هايي دارد؟
2. آيا روابطي كه بر پايه هوسراني‏ها و سرگرمي‏هاي زودگذر است، مي‏تواند روابطي پايا و پويا باشد؟
3. آيا هر انساني با هر صفت و ويژگي شايسته ارتباط و دوستي است؟
4. آيا پسنديده نيست كه انسان سرمايه عشق و محبت خود را براي زندگي آينده خويش پس انداز کند؟
porseman.org